English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (4638 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
testing time U زمان ازمایش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
check out time U زمان لازم برای ازمایش یک وسیله
short time test U ازمایش در مدت زمان کوتاه
Other Matches
use testing U ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
tryout U ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
pilot method U عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
assays U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assay U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
test element U دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
continous immersion test U ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
flight test U ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
insulation test U ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
soil examination U بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
creep test U ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
flight test U ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
confident test U ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
environmental test U ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
tube tester U دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
seek time U زمان جستجو زمان طلب
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
present U زمان حاضر زمان حال
presented U زمان حاضر زمان حال
presenting U زمان حاضر زمان حال
presents U زمان حاضر زمان حال
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation U پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
equation of time U خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
execution U 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time U مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequency U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequencies U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
shyer U ازمایش
shyest U ازمایش
shy U ازمایش
shies U ازمایش
experiments U ازمایش
shied U ازمایش
experimenting U ازمایش
assays U ازمایش
testing U ازمایش
experiment U ازمایش
shying U ازمایش
experimented U ازمایش
screening U ازمایش
assay U ازمایش
trial U ازمایش
examen U ازمایش
checking U ازمایش
tests U ازمایش
g U ازمایش
tested U ازمایش
trials U ازمایش
experimentation U ازمایش
vetting U ازمایش
test series U سری ازمایش
weathring test U ازمایش فرسایش
test set U دستگاه ازمایش
test room U اطاق ازمایش
test specimen U نمونه ازمایش
approving U ازمایش کردن
cupping test U ازمایش فنجانی
factorial design U ازمایش فاکتوریل
tester U دستگاه ازمایش
approves U ازمایش کردن
cup test U ازمایش قاشقی
tester U ازمایش کننده
test specimen U نمونه ی ازمایش
retrials U ازمایش مجدد
test plan U طرح ازمایش
test piece U نمونه ازمایش
assays U ازمایش سنجش
random test U ازمایش پیشامدی
rattler test U ازمایش تورق
assay U ازمایش سنجش
rattler test U ازمایش تردی
gaff U ازمایش سخت
test bay U میدان ازمایش
deep drawing test U ازمایش کاسگری
test bay U حوزه ازمایش
test bar U میله ازمایش
explosion proof U ازمایش- انفجار
test announcement U نتیجه ازمایش
random test U ازمایش نامنظم
test bed U میز ازمایش
test model U نمونه ی ازمایش
quizzes U ازمایش کردن
test hole U چاه ازمایش
test equipment U وسایل ازمایش
test element U وسیله ازمایش
test course U مسافت ازمایش
inspection test U ازمایش کار
quiz U ازمایش کردن
test clip U گیره ازمایش
check point U نقطه ازمایش
test bed U صفحه ازمایش
experimentalist U اهل ازمایش
retrial U ازمایش مجدد
trial and error U ازمایش ولغزش
test cases U قضیه در ازمایش
consolidation test U ازمایش تحکیم
test case U قضیه در ازمایش
compressive test U ازمایش تحکیم
triable U ازمایش کردنی
trial and erroe U ازمایش و خطا
preliminary test U ازمایش مقدماتی
trial and error U ازمایش و خطا
torsion test U ازمایش پیچش
test tube U لوله ازمایش
flattening test U ازمایش توزیعی
gage U ازمایش کردن
trier U ازمایش کننده
triers U ازمایش کننده
final test U ازمایش نهائی
experimentally U از راه ازمایش
test tubes U لوله ازمایش
approve U ازمایش کردن
insulation voltage U فشار ازمایش
probationership U ازمایش کاری
two stage experiment U ازمایش دو مرحلهای
testing stand U سکوی ازمایش
cold water test pressure U ازمایش فشار اب
crippling test U ازمایش لهیدگی
program testing U ازمایش برنامه
testing of materials U ازمایش مواد
testing of materials U ازمایش مصالح
psychometry U ازمایش هوش
testing stand U میز ازمایش
turing's test U ازمایش تورینگ
to bring to the proof U ازمایش کردن
triaxial shear test U ازمایش سه محوری
triaxial test U ازمایش سه بعدی
comparison test U ازمایش مقایسهای
hydraulic pressure test U ازمایش فشار اب
izod test U ازمایش ایزود
fatigue test U ازمایش خستگی
probational U ازمایش امتحان
intelligence test U ازمایش هوش
testing load U بار ازمایش
experimental design U طرح ازمایش
division check U ازمایش تقسیم
shear test U ازمایش برشی
examine U ازمایش کردن
examined U ازمایش کردن
examines U ازمایش کردن
drift test U ازمایش رانش
examining U ازمایش کردن
drop test U ازمایش سقوطی
drop test U ازمایش ضربهای
try U سنجیدن ازمایش
tries U سنجیدن ازمایش
shop test U ازمایش کارگاهی
spot test U ازمایش فوری
blank experiment U ازمایش مچ گیری
temptations U ازمایش امتحان
line tester U ازمایش کننده خط
trials U ازمایش امتحان
beta testing U ازمایش بتا
beta test U ازمایش بتا
hammer test U ازمایش سقوطی
experiencing U تجربه ازمایش
test U ازمایش کردن
experiences U تجربه ازمایش
alpha testing U ازمایش الفا
examination U امتحان ازمایش
examinations U امتحان ازمایش
regression testing U ازمایش رگرسیون
tension test U ازمایش کشش
hanging test U ازمایش کشش
temptation U ازمایش امتحان
tests U ازمایش کردن
hardness test U ازمایش سختی
tested U ازمایش کردن
experience U تجربه ازمایش
self test U ازمایش خودکار
sedimentation test U ازمایش تهنشینی
load test U ازمایش بار
doubling test U ازمایش تا شویی
saturation testing U ازمایش اشباعی
Recent search history Forum search
1time is prceious it has great
3service times
3service times
3service times
2Once it's downloaded, please run the Kaspersky Malware Scanner software. This might take a moment and involve a few steps.
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1شما چه زمان به مکتب میرید.
1شما چه زمان به مکتب میرید.
0عشق تنها چیزی هست که اگر واقعی شو بدست بیاری
1 صرفه جویی در زمان
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com